سفارش تبلیغ
صبا ویژن
چیزی برای ابلیس کمر شکن تر از این نیست که دانشمندی در قبیله ای ظهور کند . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
پنج شنبه 103 اردیبهشت 13: امروز
پیدایش هواپیمای موفق شکاری - رهگیر معروف F-16، واکنشی بود به نقائص و مشکلات بروز کرده در جنگنده‏های شرکت کننده در جنگ ویتنام.

به دنبال موفقیت هواپیمای کوچک، چابک و بسیار مانورپذیر F-86 Saber در جریان جنگ کره، جنگنده‏های ساخت ایالات متحده به شکلی تغییر یافتند تا دارای حداکثر سرعت، ارتفاع، قدرت رادار، مانورپذیری، دید خلبان و سایر مواردی باشند که مورد نیاز نبردهای «فاصلهء نزدیک» است. این تمایلات ویژه، در ساخت جنگندهء F-4 فانتوم توسط کارخانهء معظم مک‏دانل‏داگلاس به حد اعلا رعایت شد، به طوری که موفقیت در طراحی بی‏نقص و بی‏نظیر آن، این جنگنده را، هم نیروی هوایی و هم نیروی دریایی در طول جنگ ویتنام به خدمت گرفتند.


F-86 Saber


F-4 در اصل به منظور رهگیری و شکار هواپیماهای جنگی دشمن و ایجاد دفاع هوایی ساخته شد، ماموریتی که در آن زمان از عهدهء هیچ جنگنده‏ای بر نمی‏آمد، زیرا تا آن زمان، ناوگان هوایی ایالات متحده، هیچگاه مورد تحدید جدی حملات هوایی جنگنده‎‏های دشمن واقع نشده بود. اما با وجود F-4 این امر (دفاع هوایی) امکان‏پذیر می‏شد جنگندهء F-4 بدین منظور طراحی شده بود تا از ناوگان هوایی، محافظت به عمل آورده و با واکنشی سریع، ارتفاع پروازی خود را افزایش دهد، سریعن به سرعتهای مافوق‏صوت دست یابد و به وسیلهء موشکهای هدایت شونده توسط رادارش، جنگنده‏های مهاجم را در فواصل بسیار دور، ساقط نماید.

اما F-4 در جریان جنگ ویتنام به عنوان یک هواپیمای تهاجمی به کار رفت نه یک شکاری. F-4 به هیچ وجه برای نقشی که برایش در نظر گرفته شده بود، مناسب نبود. اما در مقابل، خلبانان بسیار کم‏تجربهء ویتنام شمالی با جنگنده‏های کوچک و بسیار مانورپذیر میگ21 پرواز می‏کردند و گاهن آمار شکار جنگنده در نبردهای هوایی 2 به 1 به نفع آنها شده بود، در حالی که این آمار در جنگ کره 13 به 1 (به نفع آمریکا) بود.

با طولانی شدن جنگ ویتنام و سخت‏تر شدن نبرد، این موضوعات در مورد نقائص F-4 عمومن پذیرفته شده بود:

1- بزرگی: خلبانان F-4 اغلب می‏توانستند هنگام نبرد، یکدیگر را در فواصل دور پیدا کنند ولی آنها نمی‏توانستند جنگنده‏های کوچکتر میگ21 را ببینند در حالی که خلبانان میگ21 آنها را به راحتی مشاهده می‏کردند.

2- دید ضعیف خلبان: به منظور کاهش اصطکاک هوا (پسا) در سرعتهای بالا، F-4 و تمام جنگنده‏هایی که قبل از F-14 ساخته شده بودند، دارای کاناپی حبابی شکل نبودند. (کاناپی = شیشه بالای سر خلبان) کاناپی F-4 به نحوی طراحی شده بود که خلبان تنها می‏توانست مقابلش را ببیند و دید پائین و اطرافش بسیار ضعیف بود و دید عقب اصلن وجود نداشت.

3- مانورپذیری ضعیف: F-4 به هنگام گردش سریع به اطراف، متحمل فشار ثقلی معادل 7g می‏شد، این میزان تحمل g در زمان خودش قابل قبول بود ولی این گردش سریع، باعث از دست رفتن انرژی حرکتی هواپیما می‎شد. (کاهش شدید ارتفاع یا سرعت)

4- کارایی موقت: توانایی بسیار ضعیف F-4 در تغییر سریع جهت حرکت (مانور) مخصوصن این که چرخش سریع به اطراف، باعث ایجاد فشار g بالا می‏شد.

5- قیمت: جنگندهء بزرگ F-4 از نظر هزینه‏های تعمیر و نگهداری، بسیار گران‏قیمت محسوب می‎شد. این به معنای آن بود با اختصاص بودجهء برابر، تعداد بسیار بیشتری میگ21 قابل خریداری بود.

6- نداشتن مسلسل: F-4 جنگنده‏ای بود که (انواع اولیهء آن) فاقد مسلسل بودند. بنابراین این جنگنده قادر نبود در نبردهای بسیار نزدیک هوایی شرکت نماید. (تنها در مدل F-4E مسلسل نصب شده است)

7- مداومت عملیاتی: برد عبوری F-4 قابل قبول بود، اما هنگام درگیر شدن در انجام مانورهای سخت، سوخت زیادی از دست می‏داد و این مشکل مهمی بود.


یک فروند F-4D بر فراز ویتنام جنوبی در حال انجام گشت هوایی


اما این انبوه عظیم از مشکلات به وسیلهء قابلیت یک نبرد هوایی خاص، تا حدی توجیه‏پذیر می‎شدند و آن هم این بود که در نبردهای هوایی ماورای دید (BVR) جنگندهء F-4، از موشکهای دوربرد هدایت شوندهء راداری خود سود می‏جست؛ اما این عقیده نیز در جنگ ویتنام به دو دلیل مردود شد:

* اول اینکه رادار نمی‏توانست به درستی هواپیماهای دشمن را (از خودی) شناسایی و ردیابی کند. عملیات انجام شده در این حالت، این خطرپذیری را داشت که یک هواپیمای خودی هدف قرار بگیرد. بنابراین خلبانان برای احتراز از شلیک اشتباهی، به هدف نزدیک می‏شدند تا قبل از شلیک، آن را با چشم شناسایی کنند. این امر، تئوری موشکهای دوربرد هدایت شوند توسط رادار را مورد تردید قرار می‏داد.

* دوم اینکه قابلیت موشکهای هدایت راداری اسپارو (Sparrow) در جنگ ویتنام بسیار ضعیف بود و تنها در 10% از شلیکها، موفق عمل می‏کردند.

ناخرسندی مقامات عالیرتبهء پنتاگون از این نقائص، آنها را به سمت طراحی جنگندهء F-15A Eagle برای نیروی هوایی و F-14A Tomcat برای نیروی دریایی کشاند. تا این مقال، تنها در مورد برنامه‏های نیروی هوایی (برای تولید جنگنده) بحث کردیم.


F-15A


جنگندهء F-15 دارای دید عالی برای خلبان بود. یعنی خلبان می‏توانست 360 درجه اطرافش را به راحتی ببیند. این جنگنده دارای قابلیت مانورپذیری عالی در سرعتهای بالا بود و یک مسلسل 20 میلی متری نیز روی آن نصب شده بود. ضمنن برای جبران مشکل گردش هواپیمای F-4، این جنگنده می‏توانست بسیار سریع‏تر و در ارتفاعی بالاتر از آنچه F-4 قادر به آن بود، انجام وظیفه نماید و به طور بی‏نظیری دارای نرخ اوج‏گیری و شتاب‏گیری بالا بود. این جنگنده همچنین مجهز به رادار بسیار قدرتمندی شده بود که دارای قابلیت دیدپائین - شلیک پائین بود. (یعنی جنگنده‏هایی را که در ارتفاع پائین‏تر پرواز می‏کردند با رادارش شناسایی می‏کرد و بازتابش امواج، با امواج ارسالی از سطح زمین مخلوط نشده و هواپیمای دشمن قابل شناسایی شدن می‏گشت) ضمنن از موشک اسپارو به عنوان سلاح اصلی، سود می‏جست.

با این حال، گروهی گمنام که از آنها به عنوان مافیای صنعت هواپیماهای جنگی نام می‏بریم، جنگندهء F-15 را به سمتی اشتباه سوق دادند. در این مقاله از مافیای صنعت هواپیماهای جنگی به اشخاصی مانند: پیر اسپری (Pierre Sprey) به عنوان تحلیل‏گر سیستم‏ها، چارلز ئی می‏یرز (Charles E. Meyers) به عنوان سرخلبان آزمایشگر و جان بوید (John Boyd) به عنوان خلبان افسانه‏ای جنگنده، نام برده شده است.

F-15 ای که مد نظر مافیا بود، بسیار بزرگتر و گران‏قیمت‏‎تر از F-4 تمام می‏شد. مافیا، پولهای بسیاری را خرج افزایش سرعت F-15 به 2.5 ماخ و ارتفاع به 65000 فوت، خرج کرد و یک پرتابگر موشکی ناکارآمد را برای عملیات BVR (ماورای دید) حفظ نمود زیرا به وسیلهء این پرتابگر، با افزایش سرعت F-15 یا انجام مانورهای سنگین، موشکهای اسپارو نمی‏توانستند به درستی عمل نمایند، زیرا این پرتابگر، حداکثر در سرعت 1.6 ماخ و فشار ثقل 6g قابلیت پرتاب اسپارو را داشت؛ ضمن اینکه در چنان سرعتی، خلبان به درستی نمی‏توانست با دشمن درگیر شود و شعاع گردش هواپیما (در آن سرعت) آن قدر افزایش می‏یافت که خلبان نمی‏توانست هواپیمای دشمن را در سایت نشانه‏روی خود حفظ کند.


F-15A در کنار F-16A


چیزی که مورد نیاز نیروی هوایی بود، اما مافیا نمی‏‎پسندید، هواپیمایی بود مانند جنگندهء موفق جنگ جهانی دوم P-51 (موسوم به Mustang) یا هواپیمای موفق جنگ کره یعنی F-86 (موسوم به Saber): که همگی دارای جثهء کوچک بوده و با داشتن قیمت مناسب، می‏توانستند به تعداد زیاد، خریداری شوند. البته باید به این نکته نیز توجه داشت که جنگندهء F-104 در این مقال نمی‏گنجید، زیرا دارای نرخ اوج‎گیری و شتاب بسیار عالی اما دارای بالهایی کوچک بود که باعث می‏شد این جنگنده دارای برد پروازی کم و قابلیت مانورپذیری بسیار محدود باشد.


P-51 Mustang


جنگندهء جدید می‏بایست انقلابی در زمینهء مانورپذیری به وجود آورد، مداومت پروازی داشته باشد، شتاب‏گیری‏اش سریع باشد و بتواند در سرعتهای زیرصوت و حدودسرعت صوت، ضمن اوج‏گیری، به نبرد هوایی با جنگنده‎‏های دشمن بپردازد. این جنگنده می‏بایست دارای مسلسل بوده و اولین سلاح‏اش، موشک حرارت‏یاب سایدوایندر (Sidewinder) باشد که پیشتر، قابلیتهای خوب آن در جنگ ویتنام به اثبات رسیده بود. در حالی که برد موثر سایدوایندر به 3 مایل محدود بود، مافیا اصرار داشت که شکار هواپیماهای دشمن، باید در هر حالتی، در مسافتی بسیار دور قابل، انجام باشد. برخی از اعضای مافیا بر این نکته اشاره کردند که جنگنده‏های کوچک اصلن راداری نخواهند داشت و اگر داشته باشند دارای برد و دید محدودی خواهد بود. (یعنی تولید جنگنده‏های کوچک، مدنظر مافیا نبوده است) البته، مقامات نیروی هوایی نیز، خواهان جنگنده‎ای کوچک و بدون رادار نبودند. برآوردن خواسته‏های نیروی هوایی نیز از F-15 مورد انتظار بود که این نیز، برنامهء مورد اولویت نیروی هوایی ایالات متحده بود.



طرح مناقصهء جنگندهء سبک وزن (LWF)

اما مافیای جنگنده، سود سرشاری از نتایج جلسات کنگره و جلسات سری وزارت دفاع حاصل کرد. به سال 1971، نمایندهء ارشد وزارت دفاع – دیوید پاکارد – برای حاصل شدن نیازها (مورد توجه مافیا)، برنامهء جدیدی برای مناقصهء تولید یک جنگندهء سبک‎وزن (LWF) را اعلام کرد.
LWF مخفف Lightweight Fighter

جنگندهء LWF می‏بایست وزنی حداکثر 20000 پاوندی داشته باشد (نصف وزن F-15)، قیمتی به غایت کم، جثه‏ای کوچک و دارای قابلیتهای عالی پروازی در سرعتهای بالای 1.6 ماخ و ارتفاع 40000 فوت باشد؛ در نهایت دو طرح برای رقابت، انتخاب شدند.
صنایع هوافضای ایالات متحده به درستی دریافته بودند که صرفنظر از مخالفت نیروی هوایی، گونه‏های محتلف LWF، توان بالقوه‏ای برای سودآوری در فروش به مشتریان خارجی خواهند داشت؛ به ویژه برای جایگزینی جنگندهء مشکل‏ساز F-104 در بین متحدین خارجی ایالات متحده.


F-104


بوئینگ، جنرال‏‏داینامیکز، لاکهید مارتینز و راکول هرکدام، طرح اولیهء یک جنگندهء تک موتوره را ارائه کردند. ولی طرح نورثروپ یک جنگندهء دو موتوره بود که در حقیقت، پول پرداخت شدهء نیروی هوایی را، صرف طراحی یک مدل پیشرفته و توسعه یافته از جنگندهء صادراتی F-5 کرده بود. طرحهای ارائه شده از طرف بوئینگ و جنرال‏داینامیکز، از ابتدا سرآمد بقیه بودند و طرح نورثروپ نیز ضعیف‏ترین آنها بود.
اما در میانهء راه مناقصهء طرح، برخی مشتریان خارجی، تمایل خود را برای خرید یک جنگندهء جدید تک‏موتوره اعلام کردند، به ویژه آنکه طرح قبلی جنگندهء تک موتورهء مافوق‏صوت، یعنی F-104، مشکلات فراوانی را در امر ایمنی پرواز به وجود آورده بود و برخی مشتریان، مایل به تکرار این گونه مشکلات در طرح جدید نبودند.

نیروی هوایی تصمیم گرفت یکی از دو طرح را که یکی از آنها دو موتوره بود، انتخاب کند که البته طرح دو موتورهء شرکت نورثروپ یکی از برندگان احتمالی بود که به علت برخی نقائص، احتمال کمی برای برنده شدن داشت.
هنگامی که طرح جنرال‏داینامیکز به علت شایستگی نسبت به سایر طرحها، انتخاب شد، این امر باعث رنجش شدید شرکت بوئینگ شد زیرا طرح مورد مناقصه، در میانه‎های راه، توسط نیروی هوایی دچار تغییراتی شده بود. اعتراض رسمی بوئینگ نیز، در دادگاه نتیجه‏ای دربرنداشت.

از دو طرحی که توانستند ادامه حیات دهند، یکی طرح YF-16 متعلق به جنرال‏‎داینامیکز بود و دیگری طرح YF-17 متعلق به نورثروپ. YF-17 دارای طرح و شکلی متعارف بود که کمی از F-5 بزرگتر بود؛ در حالی که YF-16 طرح نو و ابتکاری بود که تکنولوژی‏های جدید بسیاری را به هم آمیخته بود و در برخی موارد از جنگندهء گران‏‏‎قیمت F-15 برتر بود.


YF-17 Cobra




خصوصیات ویژهء YF-16 عبارت بودند از:


ادامه مطلب

 نوشته شده توسط عبدالصالح در دوشنبه 85/11/30 و ساعت 6:0 عصر | نظرات دیگران()

 لیست کل یادداشت های این وبلاگ
اعتراض به مسدود سازی وبلاگ خبری Baztabnews.parsiblog.com
کلاهخود مرگ واقعی شد+عکس
اولین اتوبوس فضایی
تصاویر زیبا از کابین خلبان هواپیماهای مختلف با کیفیت زیاد
تصاویر زیبا از پرنده های رادار گریز B-2 , F-117
خطرناک ترین فرودگاه های دنیا (تصویری)
ناوهای هواپیمابر
ایرانیان در ناسا، به این مساله افتخار کنیم یا به خاطر از دست داد
فیلم: بالگرد کبرای ایرانی
4 ویژگی مهم «سجیل 2» نسبت به شهاب 3
تصاویر: پرتاب موفق موشک سجیل 2
پرونده فعالیتهای موشکی جمهوری اسلامی
نجات توپولوف پوتین به قیمت جان خلبانان و مسافران ایرانی؟!
معاملهای برای مقابله با ترس از موشکهای ایرانی
ساخت کوچکترین هواپیمای بدون سرنشین ایران
[همه عناوین(36)][عناوین آرشیوشده]
:جستجو

بالا

بالا

mi118.com